شما در حال مشاهده نسخه موبایل وبلاگ

★★ دفترچه دخترانه★★

هستید، برای مشاهده نسخه اصلی [اینجا] کلیک کنید.

دختران چه قدر مهربان خوش بین و مثبت بین هستند

يكي از اساتيد دانشگاه خاطره جالبي را كه مربوط به سالها پيش بود نقل ميكرد:


"چندين سال قبل براي تحصيل در دانشگاه سانتا کلارا کالیفرنیا، وارد ايالات متحده شده بودم،

سه چهار ماه از شروع سال تحصيلي گذشته بود كه يك كار گروهي براي دانشجويان تعيين

شد كه در گروه هاي پنج شش نفري با برنامه زماني مشخصي بايد انجام ميشد.

دقيقا يادمه از دختر آمريكايي كه درست توي نيمكت بغليم مينشست و اسمش كاترينا بود پرسيدم كه براي اين كار گروهي تصميمش چيه؟

گفت اول بايد برنامه زماني رو ببينه، ظاهرا برنامه دست يكي از دانشجوها به اسم فيليپ بود.

پرسيدم فيليپ رو ميشناسي؟

كاترينا گفت آره، همون پسري كه موهاي بلوند قشنگي داره و رديف جلو ميشينه!

گفتم نميدونم كيو ميگي!

گفت همون پسر خوش تيپ كه معمولا پيراهن و شلوار روشن شيكي تنش ميكنه!

گفتم نميدونم منظورت كيه؟

گفت همون پسري كه كيف وكفشش هميشه ست هست باهم!

بازم نفهميدم منظورش كي بود!

اونجا بود كه كاترينا تون صداشو يكم پايين آورد و گفت فيليپ ديگه، همون پسر مهربوني

كه روي ويلچير ميشينه...

اين بار دقيقا فهميدم كيو ميگه ولي به طرز غير قابل باوري رفتم تو فكر،

آدم چقدر بايد نگاهش به اطراف مثبت باشه كه بتونه از ويژگي هاي منفي و نقص ها چشم

پوشي كنه...

چقدر خوبه مثبت ديدن...

يك لحظه خودمو جاي كاترينا گذاشتم ، اگر از من در مورد فيليپ ميپرسيدن و فيليپو

ميشناختم، چي ميگفتم؟

حتما سريع ميگفتم همون معلوله ديگه!!

وقتي نگاه كاترينا رو با ديد خودم مقايسه كردم خيلي خجالت كشيدم...

شما چي فكر ميكنيد؟

چقد عالي ميشه اگه ويژگي هاي مثبت افراد رو بيشتر ببينيم و بتونيم از نقص هاشون چشم پوشي كنيم"


من خودم فروردینی ام


3 نفر هرگز متنفر نباش :

فروردینی ها ، مهری‌ ها ، اسفندی ها

چـون بهتـرین ها هستند...

سه نفر را هرگز نرنجون :

اردیبهشتی ها ، تیری ها ، دی ماهی ها

چـون صادق هستند...

منم تیری هستم قابل توجه بعضی ها...

سه نفر رو هیچوقتـــ نذار از زندگیتـــ بیرون برن :

شهریوری‌ ها ، آبانی ها ، آذری‌ ها

...

چـون به درد دلتـــ گوش میدهند...



سه نفر رو هرگز از دستـــ نده :

خردادی ها ، مردادی ها ، بهمنی ها
چـون دوستـــ واقعی هستند...


"تو مال کدوم ماه هستی"....؟

دختر تنها

عشق ِ ما همانند ِروز های هفته است!!!


تو شـنـبـه و من جـمـعـه…..!


نمیدانم چرا جـمـعـه اینقدر به شـنـبـه نزدیک است اما شـنـبـه از جـمـعـه دور


است؟!؟!؟!؟

nareepol-tree1

درختی با میوه‌ای شبیه دختر! ناریپول (nareepol) نام درختی عجیب در تایلند است که میوه‌ی آن شبیه به یک دختر است.

naarilatha-hoax

در زبان تایلندی ناری به معنای دختر یا زن و کلمه پول به معنای گیاه یا درخت است.

nareepol-tree2

درخت ناریپول به خاطر این که ثمره‌اش کاملاً به اندام زنان شبیه است، مورد توجه اکثر گردش‌گران تایلندی قرار گرفته است و به اسم «درخت دختران» شهرت یافته است. اهالی روستایی که این درخت در آن قرار گرفته این میوه را عجیب نمی‌دانند و معتقدند که دلیل شکل این میوه به یک افسانه برمی‌گردد. آن‌ها معتقدند که دختری بی‌گناه در نقطه‌ای که این درخت رشد کرده، مظلومانه به قتل رسیده است اما بعدها بی‌گناهی دختر ثابت شده است.

nareepol-tree3

اهالی روستا عقیده دارند که میوه‌های این درخت به این دلیل شبیه یک زن است که به بی‌گناهی او شهادت می‌دهد. این درخت در روستای پیچابون (petchaboon) در نزدیکی . بانکوک، موقعیت دارد. بنا به قانون تایلند صدور این درخت واین میوه‌اش به خارج از تایلند ممنوع است

nareepol-tree2


یک فنجا چای دخترانه


ﺑﺮﺧﻼﻑ همیشه ۹ ﺻﺒﺢ ﺑﺎ ﺧﻮﺍﺏ ﻫﺎﻳﻢ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﻣﻴﮑﻨﻢ

و ﺑﺎﺷﻮﻕ ﺷﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﻣﻴﺪﺍﺭﻡ و ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﻮﻫﺎﻳﻢ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﻴﮑﻨﻢ.

ﻣﺎﻧﺘﻮﯼ ﻣﺸﮕﯽ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﺗﻦ ﻣﻴﮑﻨﻢ

ﭘﺎﭘﻮﺵ ﮔﻞ ﮔﻠﯽ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﻪ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺎ ﻣﻴﮑﻨﻢ.....

و

و

و

ﺭﻭﺑﻪ ﺁﻳﻨﻪ ﻣﯽ ﺍﻳﺴﺘﻢ و ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻧﺪﺍز ﻣﻴﮑﻨﻢ....

ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎنم ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻴﮑﻨﻢ و ....

ﺑﻪ ﺯﻳﺒﺎﻳﯽ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﻪ ﺍﻡ ﺍﮐﺘﻔﺎ ﻣﻴﮑﻨﻢ.

ﺣﺎﻼ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻣﯽ ﺍﻳﺴﺘﻢ...

.

.

.

ﺑﺎ ﻳﮏ ﭘﻴﺎﻡ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺧﺮﺍﺏ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ

ﻭﺣﺎﻼ ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺍﺯ ﭼﺎﯼ ﺭﻭﯼ ﻣﻴﺰ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﺗﻠﺦ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ.

ﺧﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﻄﻠﻖ ﺑﻪ ﺴﺮ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ

ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﻣﻦ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﻏﻮﻏﺎ ﻣﻴﮑﻨﺪ.....

ﻭﻣﻦ ﮔﻴﺞ ﺍﺯ ﺍﻧﺒﻮﻩ ﻭﺍﮊﮔﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻐﺰﻡ ﺍﻧﺒﺎﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ.

ﮐﻤﯽ ﺍﺯ ﭼﺎﯼ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻧﻮﺷﻢ و ﻓﮑﺮﻣﻴﮑﻨﻢ


ﮐﻪ ﭼﻪ ﻗﺪﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺟﺎﻟﺒﯽ ﺩﺍﺭﻡ.

ﺩﻧﻴﺎ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﮐﺎﺋﻨﺎﺗﺶ ﺭﻭﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﻣﻦ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ

ﻣﻨﯽ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺭﻭﻳﺎﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ....

ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ ﮐﻪ

ﻣﻦ....ﺑﺎﻳﺪ ﮐﻢ ﮐﻤَﮏ

ﺗﻤﺎﻡ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎ و ﺭﻭﻳﺎﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭼﻤﺪﺍﻧﯽ ﮐﻬﻨﻪ

ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﺑﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺭﻓﺘﮕﺮﯼ ﺧﺴﺘﻪ ﺭﻫﺎ ﮐﻨﻢ!!!


ﻭﻣﻦ ....

ﻧﻪ ﺍﺷﮏ ﻣﻴﺮﻳﺰﻡ و ﻧﻪ ﺁﻩ ﻣﻴﮑﺸﻢ.

فقط سکوت میکنم!!!



باعث افتخاره.(( حتما بخوانید درباره ی زنان است))

ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺯﻥ ﭘﺰﺷﮏ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﻮﺩ؟

ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺯﻥ ﭘﺰﺷﮏ ﺟﻬﺎﻥ ﺗﺎ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﯾﮏ ﻣﺮﺩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ

ﻣﺮﺩﻩ ﺷﻮﺭﺧﺎﻧﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻦ ﻟﺨﺖ ﺍﻭﺭﺍ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﻫﻤﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﺍﻭ

ﯾﮏ ﺯﻥ ﺍﺳﺖ .

ﺑﻠﻪ !

ﺟﯿﻤﺰ ﺑﺮﯼ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۸۱۲ ﻣﺪﺭﮎ ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ

ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺍﺩﯾﻨﺒﻮﺭﮒ ﺩﺭ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ

ﺳﭙﺲ ﺗﺤﺼﯿﻼﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻟﻨﺪﻥ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺟﺮﺍﺡ ﺩﺭ ﺍﺭﺗﺶ

ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ ﺷﺪ !

ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺍﺭﺗﺶ ﺗﺎ ﺍﻓﺮﯾﻘﺎ ﮐﺎﻧﺎﺩﺍ ﻭ ﻫﻨﺪ ﺭﻓﺖ .

ﺍﻭ ﺩﺭ ﺍﺭﺗﺶ ﺑﻪ ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﮔﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺑﻮﺩ .

ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺳﺎﻝ ۱۸۶۵ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺍﻭﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﺎﺑﻮﺕ ﻗﺮﺍﺭ

ﻣﯿﺪﺍﺩﻧﺪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﺍﻭ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺍﺳﺖ ..

ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﻫﻤﮑﻼﺳﯽ ﻫﺎﯾﺶ ﻭﺣﺸﺖ ﺯﺩﻩ ﻭ ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﮕﺎﻩ

ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﺎ ﺍﻧﻬﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﻭ

ﺻﻤﯿﻤﯽ ﺑﻮﺩﻩ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .

ﺑﻠﻪ ﻧﺎﻡ ﺍﺻﻠﯽ ﺍﻭ ‏«ﻣﺎﺭﮔﺎﺭﺕ ﺁﻥ ﺑﺎﻟﮑﻠﯽ ‏» ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﻟﻨﺪ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ

ﺍﻭ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻋﻼﻗﻤﻨﺪ ﺑﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﺩﺭ ﺭﺷﺘﻪ ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺑﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺍﻥ ﺳﺎﻟﻬﺎ

ﺯﻧﺎﻥ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ !

ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﺎﺭﮔﺎﺭﺍﺕ ﺑﺮﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺪﯼ ﻣﺼﺼﻢ ﺑﻮﺩ ﭘﺰﺷﮏ

ﺷﻮﺩ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﭘﺴﺮ ﺟﺎ ﺑﺰﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺳﺪ .

ﺑﺎ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﺟﯿﻤﺰﺑﺮﯼ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺭﻓﺖ ﻭ ﭘﺰﺷﮏ ﺷﺪ.



پسرن دیگههه


به افتحار دخترااا


خانه ی باربی


خانه ی مخصوص دختران به همراه عکس

مالک این خانه زیبا و رویایی با توجه به توهمات کودکان هنگام بازی کردن با اسباب بازی های باربی این خانه صورتی را برای کودکان آمریکایی در فلوریدا طراحی کرده است.

این خانه زیبا به طرز عجیبی شبیه خانه رویایی باربی در انیمیشن های مختلف است.

خانم” کتی هایت “مالک این خانه زیبا و رویایی با توجه به خیالبافی های کودکان هنگام بازی با اسباب بازی های باربی یا دیدن انیمیشن های او این خانه صورتی را برای کودکان آمریکایی در فلوراید طراحی کرده است.

او با یک سرمایه گذاری مشترک با سازنده باربی این خانه پلاستیکی را ساخته و توانسته رویای کودکان را تبدیل به واقعیت کند.

جالب این که ۱۰۰ گالن رنگ صورتی در ساخت این خانه به کار رفته است.کودکان مهمان این مجموعه زیبا می توانند آسانسور، اتاق نشیمن، اتاق خواب، گنجه، حمام، آشپزخانه، بالکن و اتاق سرگرمی های پر پیچ و خم باربی را در اینجا تجربه کنند.

برای دیدن عکس ها به ادامه ی مطلب بروید








شعر ضد پسر

شعر ضد پسر (خفن)

اتل متل توتوله این پسره سوسوله

موهاش همیشه سیخه نگاش همیشه میخه

چت میکنه همیشه بی مخ زدن؟نمیشه

پول از خودش نداره باباش رو قال میذاره

دی اند جیشو میپوشه میشینه بعد یه گوشه

زنگ میزنه به دافش میبنده هی به نافش

که من دوست میدارم تاج سرم میذارم

صورت رو کردی میک آپ بیا بریم کافی شاپ

تو کافی شاپ،می خنده همش خالی میبنده

بهم میگن خدایی! چقدر بابا بلائی!

همه رو من حریفم میذارم توی کیفم

هزارتا داف فدامن منتظر یه نامن

ولی تویی نگارم برات برنامه دارم

اگه مشکل نداری میام به خواستگاری

12345
last